Love_lorn 272 ارسال شده در مرداد 98 اگه ضرب المثل دیگه ای بلدین شما هم بنویسین توی اینجا ممنون میشم First catch your hare, then cook him مرغی که در هواست نباید به سیخ کشید To run with the hare and hunt with the hounds یکی به میخ و یکی به نعل زدن To carry coals to Newcastle زیره به کرمان بردن To go with the stream همرنگ جماعت شدن To move heaven and Earth آسمان را به زمین دوختن Physician, heal thyself کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی To milk the ram آب در هاون سائیدن Spare the rod and spoil the child کسی که بچه خود را نزند روزی به سینه خود خواهد زد The shoemaker's wife goes the worst shod کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد Half a loaf is better than no bread کاچی به از هیچ چیز است When in Rome, do as the Romans do خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو To get out of bed on the wrong side از دنده چپ برخاستن There is honour among thieves سگ سگ را نمی خورد One should not look a gift horse in the mouth دندان اسب پیشکشی را نمی شمارند Strike while the iron is hot تا تنور گرم است باید نان پخت One swallow does not make summer با یک گل بهار نمی شود Light come, light go باد آورده را باد می برد His bread is buttered on both sides نانش در روغن است He is a button short یک تخته اش کم است To put the cart before the horse سرنا را از ته گشاد آن زدن To dance to a person's tune به ساز کسی رقصیدن Bargain is bargain حساب حساب است، كاكا برادر nothing ventured, nothing gained نابرده رنج گنج میسر نمیشود He is a dog in the manager نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد Like water off a duck's back چون گردکان بر گنبد Like a duck in thunderstorm مثل خر در گل مانده All is well that ends well شاهنامه آخرش خوش است Birds of a feather flock together کبوتر با کبوتر باز با باز To bite a file آب در هاون سائیدن To have a finger in every pie نخود هر آشی بودن His fingers are all thumbs دست و پا چلفتی است no news is good news بی خبری خوش خبری است To pour oil on the fire آتش را دامن زدن There is no smoke without fire تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها Don't bite the hand that feeds you نمک خوردی نمکدان مشکن To fall from the frying pan into the fire از چاه درآمدن و در چاله افتادن A burnt child dreads the fire مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد PEDAL TO THE METAL با سرعت تمام رفتن DONT MESS UP WITH ME با من کل کل نکن KILL TWO BIRDS WITH ONE STONE با یک تیر دو نشون زدن KILL S.B WITH KINDNESS با پنبه سر بریدن TO BEAR TOO MUCH BARE HANDED با یک دست چند تا هندونه برداشتن EASY COME EASY GO برباد اورده را باد میبرد FALL IN LOVE AT FIRST SIGHT با یک نظر عاشق شدن You’re only young once آدم همیشه که جوان نمی ماند؛ قدر جوانی را بدان. Your sins will find you out مکن بد که بد بینی از یار نیک نروید ز تخم بدی بار نیک غم و شادمانی نماند و لیک جزای عمل ماند و نام نیک You can’t make an omelette/omelet without breaking eggs تا خراب نشود، آباد نمی شود؛ بی مایه فطیر است. You can not serve God and mammon هم خدا خواهی و هم دنیای دون این محال است و جنون ای ذولفنون You may end him but you’ll not mend him توبه گرگ مرگ است. You can lead a horse to water, but you can’t make him drink هیچ کاری با زور درست نمی شود؛ زور همیشه کارساز نیست. You win some/a few, you lose some/a few زندگی برد و باخت دارد. You are what you eat. غذای انسان ماهیت انسان را می سازد. به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر